شمارهٔ ۱۲۹
چون من بره سخن درون آیم
خواهم که قصیدهای بیارایم
ایزد داند که جان مسکین را
تا چند عنا و رنج فرمایم
صد بار به عقده در شود تا من
از عدهٔ یک سخن برون آیم
گفته بودی که جبهای بدهم
وز تقاضای سرد تو برهم
چون بدیدم سخن مصحف بود
گفته بودی که حبهای ندهم