شمارهٔ ۲۲۳
دل عاشق به جنت قانع از دلبر نمی گردد
تسلی تشنه دیدار از کوثر نمی گردد
نیم غافل ز پاس زیردستان در زبردستی
چو گوهر رشته از پهلوی من لاغر نمی گردد
گرانجان در زمین خشک گردد غرق چون قارون
کف پای سبکروحان ز دریا تر نمی گردد